Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-05-08@17:21:49 GMT

یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۷۱۹۸۳

یاکوزا؛ مخوف ترین کابوس شرق آسیا

خرداد: سید آیت حسینی: می گویند تقریبا هیچ کسب و کار پرسودی در ژاپن نیست که گروه های مافیایی یاکوزا دستی در آن نداشته باشند. اما اعضای این گروه خشن و تبهکار چه کسانی هستند و چگونه توانسته اند تا به این حد آزادانه و بی واهمه ژاپن را جولانگاه فعالیت های خود کنند؟ به گزارش خرداد به نقل از همشهری ،یاکوزا مجموعه ای از گروه های تبهکار مافیایی مستقر در ژاپن است که در کشورهای مختلف جهان به فعالیت های غیرقانونی مثل تولید و قاچاق مواد مخدر، فحشا و خرید و فروش اسلحه و همچنین فعالیت های اقتصادی مشروع و قانونی مثل ساخت و ساز، مشاوره املاک، تبادل ارز، تامین نیروی کار و صنعت سرگرمی و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. اشتغال دارند.
 گروه های یاکوزا ساختار سازمانی پیچیده ای دارند و در مرام خود از ارزش های سنتی سلحشوران ژاپنی نظیر رعایت دقیق سلسله مراتب و وفاداری کامل به گروه و احترام به مافوق پیروی می کنند. براساس آخرین گزارش های پلیس ژاپن، در حال حاضر 21 گروه فعال یاکوزا در سراسر ژاپن فعالیت دارند که هر یک به نوبه خود به دسته های کوچک تری تقسیم می شوند.
طبق برآوردهای انجام شده، گروه های یاکوزا در سراسر جهان حدود 102 هزار عضو فعال دارند. از بین این گروه ها بزرگ ترین و شناخته شده ترین گروه یاکوزا، یاماگوچی- گومی نام دارد که در سال 1915 تاسیس شده و دارای 55 هزار عضو است که این اعضا در 850 دسته سازماندهی شده اند. رتبه دوم را از این لحاظ، گروه موسوم به «سومی یشی- کای» با 22 هزار عضو و 277 دسته دارد و رتبه سوم نیز به گروه «ایناکاوا- کای» با 15 هزار عضو و 413 دسته تعلق دارد.
قلمرو، حوزه عمل و راهبردهای مدیریتی هر یک از این گروه ها با گروه های دیگر تفاوت دارد. در تابستان سال 2015، یاماگوچی- گومی به دو دسته تجزیه شد که این اتفاق نگرانی هایی را در خصوص درگیری های احتمالی بین دو گروه جدید ایجاد کرده است.
چرا انگشت می برند؟
اعضای یاکوزا را عموما در ژاپن با دو نشانه می شناسند: انگشتان بریده شده و خالکوبی. اما چرا یاکوزاها انگشت خود را می برند؟ مشهور است که اگر یکی از اعضای یاکوزا در انجام وظایف محوله کوتاهی کند یا از عهده انجام مسئولیتش برنیاید و یا قادر به بازپرداخت بدهی های خود نباشد، برای عذرخواهی از مافوق یا طلبکار، یک بند از انگشت کوچک دست چپ خود را قطع می کند و بند بریده شده را به او تقدیم می کند.
ادعا می شود که این نوع مجازات با نحوه در دست گرفتن شمشیر بین سربازان سامورایی ارتباط داشته است. نقش سه انگشت میانی، حلقه و کوچک در هر دو دست، محکم گرفتن دسته شمشیر بوده و اگر بند آخر یکی از این انگشتان قطع می شد، شمشیرزن نمی توانست سلاح خود را با قدرت در دست بگیرد و از توان شمشیرزنی و در نتیجه از میان اعتماد به نفس او کاسته می شد و همین مسئله موجب می شد که بیشتر به گروه یاران خود وابسته باشد و کمتر تک روی کند.
در سال های اخیر مهندسان پزشکی در ژاپن به دنبال طراحی و تولید پروتزهایی هم رنگ و هم شکل با بند انگشت قطع شده بوده اند که با قرار گرفتن روی انگشت، این نقص عضو را بپوشاند تا عضویت افراد در این گروه ها برملا نشود.
نشانه دیگر یاکوزاها خالکوبی های بزرگ رنگارنگ در سراسر بدن است. از آن جا که خالکوبی همیشه دردناک است، انجام آن در سراسر بدن نشانه ای از مردانگی و قدرت تلقی می شده است.
با آن که امروزه در بسیاری از نقاط جهان، خالکوبی با استفاده از طراحی های رایانه ای و تجهیزات الکترونیکی انجام می شود، در ژاپن، یاکوزاها هنوز با ابزارهای سنتی دست ساز این کار را انجام می دهند. این روش از خالکوبی بسیار دردناک، پرهزینه و زمان بر است و گاهی خالکوبی کل بدن سال ها طول می کشد.
خالکوبی اساسا در ژاپن امری نکوهیده است و عموم مردم این کشور نگاه مثبتی به افراد دارای خالکوبی ندارند و حتی ورود این افراد به برخی اماکن نظیر حمام های عمومی و استخرهای آب گرم ممنوع است. همچنین در سال های اخیر، استانداری اوساکا نیز استخدام این افراد در بخش دولتی را ممنوع کرده است.  اعضای یاکوزا  اغلب با پوشیدن لباس های آستین بلند و یقه دار، خالکوبی های خود را مخفی می کنند و به این ترتیب در سال های اخیر یاکوزاها تمایل کمتری به داشتن خالکوبی از خود نشان می دهند. اعضای یاکوزا اغلب از اقشار حاشیه ای اجتماع مثل خلافکارانی که از زندان آزاد شده اند، کودکانی که والدین شان طردشان کرده اند، پناهندگان چینی و کره ای و یا فرزندان دورگه آنها هستند.
وجه مشترک تمام این تبهکاران، نداشتن خانواده ای مستحکم است که حامی آنها باشد. همین کمبود باعث می شود که به محض عضویت، گروه برایشان جای خانواده را بگیرد و اولویت اصلی زندگی شان، حفظ و حراست از این خانواده باشد. گروه نیز درعوض برای آنها اهمیت قائل است و به آنها هر آنچه تا پیش از آن نداشته اند یعنی پول و قدرت می دهد. دنیای یاکوزاها دنیای کاملا مردانه ای است که زن ها را به آن راهی نیست. یاکوزاها که تفکرات مردسالارانه سنتی ژاپنی دارند زن ها را موجوداتی ضعیف می پندارند که قادر که جنگیدن و تحمل شرایط دشوار نیستند. همچنین از نظر آنها، کم حرفی و حفظ اسرار از شرایط مهم عضویت در این گروه است که بیشتر در مردان دیده می شود. وظیفه زن ها از دید یاکوزاها، خانه داری و رسیدگی به همسر و فرزندان است. تنها زنانی که در تشکیلات یاکوزا حضور دارند همسران سردسته های یاکوزا هستند که نزد اعضا از احترام بسیار بالایی برخوردارند و اعضا، آنها را «خواهر بزرگ» خطاب می کنند. به رغم این احترام، خواهران بزرگ فقط همسر رییس هستند و معمولا نقش دیگری در دسته های یاکوزا ندارند.
یاکوزاها برخلاف باندهای تبهکاری اغلب کشورها، مخفیانه و زیرزمینی فعالیت نمی کنند و در بسیاری موارد در انظار ظاهر می شوند و فعالیت علنی دارند. حتی در برخی از گردهمایی های مهم گروه های بزرگ، مانند مجلس ترحیم روسای بلندپایه دولتی و برنامه های خبری نیز حضور دارند.
چرا دولت آنها را ریشه کن نمی کند؟
درباره این که چرا حکومت ژاپن هرگز به ریشه کنی کامل این گروه ها دست نزده است، گمانه زنی های بسیاری هست. عده ای سابقه تاریخی این گروه ها را که از قرن 17 به صورت قانونی شروع به کار کردند، عامل مشروعیت نسبی آنان در زمان حاضر می دانند و عده دیگر زد و بندهای این گروه ها با پلیس و دولت در سطوح بالا را علت مصونیت آنان می دانند.
گروهی دیگر نیز معتقدند یاکوزاها در حال حاضر به شکلی سامان یافته و نظام مند در اختیار گروه های خود هستند و از روسای خود حرف شنوی دارند. اما در صورت انحلال این گروه ها، هزاران تبهکار مستقل پدید خواهند آمد که نظارت بر آنها بسیار دشوار خواهدبود. 
چطور به ثروت رسیدند؟
بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال کشور توسط ارتش آمریکا، غذا و مایحتاج زندگی در ژاپن کمیاب شد و برای آن بازار سیاه پدید آمد. گروه های یاکوزا از این شرایط نهایت استفاده را بردند و صاحب ثروت های افسانه ای شدند.   ارتباط با دولت
نقش گروه های یاکوزا از قرن هفدهم میلادی تا به امروز در امور سیاسی ژاپن و به خصوص نزدیک آنان با احزای ناسیونالیست دست راستی، امری روشن و غیرقابل انکار است. اگرچه در سال 2012، وزیر دادگستری ژاپن پس از افشای ارتباطش با گروه های یاکوزا مجبور به استعفا شد در سال های دورتر اما ارتباط با یاکوزا مشکل چندانی برای سیاستمداران ژاپن ایجاد نمی کرد.
بسیاری از سیاستمداران حزب الیبرال دموکرات که بیشتر سال های نیم قرن اخیر بر ژاپن حاکم بوده اند، از جمله پنج نخست وزیر این کشور، روابط آشکاری با گروه های یاکوزا داشته اند. «نوپوسوکه کیشی» اولین نخست وزیر لیبرال دموکرات ژاپن، روابط مستحکمی با یاماگوچی- گومی از سران یاکوزا داشت و پیوسته در مجالس ترحیم و جشن های عروسی اعضای این گروه شرکت می کرد.
یاکوزاها در انتخابات های سراسری و محلی ژاپن نیز فعال می شوند و به نقش آفرینی می پردازند. حتی ادعا می شود که برخی گروه های بزرگ یاکوزا برای نامزدهای مورد نظر خود در هر انتخابات تعداد مشخصی رای تضمین می کنند.
سرکرده یکی از گروه های یاکوزا مستقر در کیوتو فاش کرده است که گروه وی در یکی از انتخابات های گذشته برای یکی از نامزدهای استانداری کیوتو 30 هزار رای جمع آوری کرده است.
یاکوزاها بسیاری از کسب و کارهای پرسود نظیر قمارخانه ها را در اختیار دارند. اما ندرتا به شکل مستقیم به اداره این کسب و کارها می پردازند و اغلب بر افراد عادی که گردانندگان این مشاغل هستند نظارت می کنند و بخشی از درآمد آنان را به عنوان «هزینه تامین امنیت» دریافت می کنند.
گروه های یاکوزا یکدیگر را به رسمیت می شناسند و با هم داد و ستد و همکاری دارند و وارد قلمرو همدیگر نمی شوند، اما گاه زیاده خواهی و خیانت های آنها به یکدیگر، موجب تسویه حساب های خونی و نبردهای خیابانی بین این گروه ها می شود. در این نبردها، هدف اصلی هر گروه، کشتن رییس گروه مقابل است. زیرا گروه بدون رییس قادر به ادامه حیات نخواهدبود و قلمرو و اعضای خود را از دست می دهد.
پلیس ژاپن باندهای یاکوزا و اعضای آن را تحت نظر دارد و تنها زمانی اقدام به دستگیری آنها می کند که جرم بزرگ آشکاری صورت گیرد یا درگیری های گروه ها با یکدیگر فضای شهرها را ناامنی سازد.
در سال های 1986 تا 1987 نبرد خونین بزرگی در استان فوکونوکا بین دو گروه یاکوزا درگرفت و صدمات بسیاری به شهروندان عادی زد که به «جنگ یاما- میچی» مشهور شد. در نهایت، سرکردگان دو گوره، با دخالت و وساطت پلیس اعلام آشت بس کردند. براساس آمارها، استان فوکونوکا در جزیره کیوشو بیشترین تعداد گروه های یاکوزا را در خود جای داده است. دولت ژاپن در سال های اخیر به تدریج قوانین سختگیرانه تری را علیه گروه های یاکوزا به تصویب می رساند و سعی در مهار مرحله به مرحله این گروه ها دارد.   برخی اعتراض ها و تجمع های مردم نیز در طرح و تصویب این قوانین بی تاثیر نبوده است. علاوه بر ژاپن، دولت آمریکا نیز تحریم های بین المللی ویژه ای را علیه سران شناخته شده یاکوزا اعمال کرده است. اما این قوانین اغلب موجب آن شده است که یاکوزاها که مشاوران و وکلای مجربی را در استخدام خود دارند، روش های پیچیده تری را برای دور زدن قوانین اتخاذ کنند.
از سوی دیگر، یاکوزاها می کوشند هیچ وقت خود را در مقابل خواست افکار عمومی قرار ندهند و همیشه تلاش کرده اند تصویر بی رحم و خوفناک موجود از خودشان در جامعه را ترمیم کنند. برای مثال، گوره های یاکوزا هرگز دست به سرقت یا غارت اموال مردم عادی نمی زنند و حتی در برخی برهه ها فعالیت های انسان دوستان نیز انجام می دهند.
در سال 1995 بعد از زلزله بزرگ کوبه، یاکوزاهای یاماگوچی- گومی که مرکز آنها شهر کوبه است فعال شدند و با تمام امکانات خود به یاری مردم آسیب دیده شتافتند و حتی در عملیات امدادی خود از هلی کوپتر هم استفاده کردند که در آن زمان در رسانه های ژاپن انعکاس وسیعی داشت. یاکوزاها به واقع در سرعت عمل، گوی سبقت را از گروه های امدادی دولتی نیز ربوده بودند. در زلزله سال 2011 منطقه «کان تو» که سونامی ویرانگری را در پی داشت نیز، گروه های یاکوزا بلافاصله وارد عمل شدند و با اسکان دادن مصیبت زدگان و ارسال محموله های امدادی به کمک مردم این مناطق شتافتند.
احتمالا به دلیل همین نوع فعالیت های حمایتی، یاکوزاها خود را «ماچی یاکو» به معنی «خدمتگزاران شهر» می خوانند و درآمدشان را حق خود می دانند و آن را به مثابه مالیاتی می دانند که مردم برای زندگی امن و ایمن باید بپردازند.
یاکوزاها علاوه بر قاچاق، باج گیری و سایر فعالیت های مافیایی متداول، روش های منحصر به فرد دیگری نیز برای کسب درآمد دارند. یکی از این روش ها که نوع خاصی از حق السکوت است، «سوکای یا» نام دارد و در آن، اعضای مافیا به میزانی از سهام یک شرکت معتبر را خریداری می کنند که بتوانند در جلسات هیات مدیره آن شرکت کنند و خود را به مدیران آن نزدیک کنند.
بعد از مدتی، با تهدید به افشای رازهای شرکت به سهامداران و افکار عمومی، یا افشای فسادهای واقعی مدیران و یا با تهدید به انتساب فسادهای غیرواقعی و در نتیجه بدنام کردن شرکت، از مدیران آن درخواست مبالغ کلان می کنند. گاهی تلاش مدیران برای مقاومت در مقابل سوکای یا عواقب خونینی داشته است.
در یکی از نمونه ها، در سال 1994، نایب رییس شرکت «فوجی فیلم» به دلیل عدم پرداخت کامل حق السکوت، با ضربات سلاح سردی مشابه شمشیر در منزل مسکونی اش در توکیو به قتل رسید و قاتلش هرگز دستگیر نشد.
گروه های یاکوزا گاه دست به اعمالی می زنند که از دید مردم دنیا و در مقایسه با اعمال سایر گروه های مافیایی بسیار عجیب می نماید. مثلا یاماگوچی- گومی در سال 2013 دست به انتشار یک مجله حرفه ای با عنوان «اخبار یاماگوچی- گومی» با تیراژ 38 هزار نسخه و توزیع آن در بین اعضای خود زد.
هیئت تحریریه این مجله سران رده بالای این گروه بودند و موضوعات آن را علاوه بر اخبار این گروه، اشعار کلاسیک هایکو و مطالبی درباره ماهیگیری و... تشکیل می داد. بسیاری از کارشناسان، دلیل انتشار این نشریه را تلاش این گروه برای ترمیم چهره مخدوش شده خود و ارائه تصویری فرهیخته و خردمند از خود دانسته اند و آن را واکنشی در مقابل کاهش تعداد نفرات این گروه در سال های اخیر قلمداد کرده اند.
یکی دیگر از فعالیت های شگفت انگیز یاکوزاها در ژاپن که باز هم به دست یاماگوچی گومی انجام پذیرفت، برگزاری آزمون ورودی سراسری برای عضویت در این گروه بود. این آزمون در سال 2009 در قالب یک امتحان کتبی 12 صفحه ای برگزار شد و موضوع سوالات آن گستره وسیعی از حوزه های گوناگون نظیر حقوق، اقتصاد، امنیت و محیط زیست را در بر می گرفت. به گفته کارشناسان، با دشوارتر شدن قوانین بر ضد یاکوزاها، سران این گروه ها تمایل دارند افراد خوش فکرتر و بامعلومات تری را به خدمت بگیرند.
با این که عمده فعالیت یاکوزاها در داخل خاک ژاپن انجام می شود، برخی از این گروه ها توانسته اند در عرصه بین المللی نیز شهرتی برای خود دست و پا کنند و هر از گاهی خبر از زندانی شدن تبهکارانی با ملیت ژاپنی با بدن خالکوبی شده در زندان های کشورهای مختلف آسیایی، اروپایی و آمریکایی در رسانه ها دیده می شود.  تجارت مواد مخدر روانگردان و اسلحه از علاقه های اصلی این گروه ها در فعالیت های بین المللی است، از جمله نقاطی که گروه های یاکوزا توانسته اند در آن برای خود پایگاهی بسازند، جزایر هاوایی آمریکاست. یاکوزاها از این پایگاه ها برای قاچاق متامفتامین (ماده سازنده شیشه) به ایالات متحده و قاچاق سلاح گرم از این کشور به ژاپن استفاده می کنند.
طبق گزارش پلیس فدرال آمریکا، گروه های یاکوزا در صنعت فیلم های هرزه نگاری آمریکا نیز به عنوان سرمایه گذار حضور دارند. در سال 1997 یکی از اعضای یاکوزا در حال وارد کردن چهار کیلوگرم هرویین به کشور کانادا دستگیر شد که انعکاس وسیعی در رسانه های جهان داشت. یکی دیگر از جنایات این گروه، وارد کردن زنان کشورهای دیگر به ژاپن برای سوءاستفاده از آنهاست. برای این زن ها که عموما از اروپای شرقی، آمریکای جنوبی و آسیای شرقی و جنوب شرقی هستند، با مدارک صوری، ویزای کار صادر می شود یا این که برای آنها با مدارکی مربوط به ازدواج با شهروندان ژاپنی، ویزای دائم گرفته می شود، اما پس از ورود به ژاپن در صنعت فحشا به کار گرفته می شوند.
فعالیت های گروه های یاکوزا دستمایه فیلم های سینمایی و تلویزیونی فراوانی قرار گرفته است که بسیاری از آنها در زمره محبوب ترین آثار دراماتیک ژاپن قرار دارند.
در اغلب این فیلم ها، یاکوزاها افراد وفاداری نشان داده می شوند که به ارزش های سنتی پایبند هستند و برای انجام کاری که بدان اعتقاد دارند یا به عهده شان گذاشته شده، تا پای جان ایستادگی می کنند.
شخصیت های اسطوره ای یاکوزاها که در این فیلم ها به تصویر کشیده می شوند در حقیقت فرزندانس ربازان سامورایی هستند که در دهه های پیشینی در فیلم های ژاپنی ظاهر می شدند.
در سال 2006 شرکت سه گا یک بازی رایانه ای با نام «یاکوزا» را برای پلی استیشن 2 وارد بازار کرد که در آن کاربران می توانستند خود را به جای یکی از اعضای یاکوزا بگذارند و به فعالیت های مافیایی بپردازند. سازندگان این بازی که فروش زیادی در داخل و خارج ژاپن داشت، نسخه های جدیدتر آن را نیز تهیه و روانه بازار کردند تا جایی که یاکوزا پنج در پاییز 2015 همزمان در چند کشور توزیع شد.
برچسب ها: یاکوزا ، ژاپن ، مخوف

منبع: خرداد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۷۱۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند

مینی‌سریال شوگان یا شوگون (Shōgun) با اکشن، درام سیاسی و فضای تاریخی خود، موفقیت چشمگیری داشته و میلیون‌ها طرفدار را جذب کرده است. به‌عنوان یک مینی‌سریال، متأسفانه قرار نیست برای مدت طولانی‌تری سوار این قطار مهیج باشیم، زیرا این سریال تاریخی با انتشار اپیزود دهم به پایان رسیده و فضا را برای پخش سریال‌های دیگر و ایجاد پایگاه‌های طرفداری موفق باز کرده است.

به گزارش روزیاتو، در تمام سریال شوگان شخصیت های به یاد ماندنی زیادی وجود داشت. برخی از آنها به شکل مشخصی منفور هستند، اگرچه این کار عامدانه با شخصیت های شرور انجام می شود. با این حال، دیگران به لطف سرگذشت جذاب و پیچیده، شخصیت‌ها یا بازی بازیگرانی که نقش آن‌ها را بازی می‌کنند، به شخصیت‌های برجسته واقعی تبدیل شده‌اند

بدون شک، برخی از شخصیت‌های سریال شوگان بیش از دیگران برجسته بوده و احتمالاً در هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌های آینده به خوبی در یاد طرفداران این سریال خواهند ماند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین شخصیت های سریال شوگان آشنا کنیم.

۱۰- لُرد ایشیدو کازوناری

لُرد کازوناری شخصیت به شدت منفی و نفرت انگیزی است، یکی از آن شخصیت هایی که طرفداران دوست دارند از آن متنفر باشند. کاراکتر کازوناری با بازی ماهرانه تاکهیرو هیرا، آنتاگونیست اصلی سریال است و همیشه به دنبال راه هایی برای تضعیف لُرد توراناگا است.

او حسی جز نفرت نسبت به مهاجمان خارجی که در سواحل ژاپن ظاهر شده اند، ندارد و بیشتر به حفظ قدرت خود علاقه مند است تا آنچه برای امپراتوری ژاپن مناسب است. با این حال، کازوناری آنقدر شرورِ به یاد ماندنی و قابلی است که سخت است به خاطر استفاده از او در سریال خوشحال و خرسند نبود.

شرورهایی مانند کازوناری تنها هر چند وقت یکبار از راه می رسند، و اگر چه ممکن است منفور و قابل سرزنش باشند، همچنان جذاب و به شدت مغناطیسی باقی می مانند. تهدید محض و غرایز شیطانی آنها باعث می شود که نادیده گرفتن آن ها دشوار باشد، حتی اگر هیچ کس لزوماً با آن ها همدردی و همزادپنداری نکند.

۹- تودا هیروکاتسو

تودا هیروکاتسو که با نام بونتارو نیز شناخته می شود، شوهر تودا ماریکو و یک سامورایی وفادار به لُرد توراناگا است. او یک شخصیت بدخلق و درمانده در سریال است، به این معنی که طرفداران سریال یا طبیعت منفعل-تهاجمی او را دوست خواهند داشت یا از آن متنفر خواهند بود.

بونتارو که یک جنگجو است، تجربه‌ای نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشته و جان سالم به در می برد، اما از اینکه تقریباً به خاطر بلکثورن نزدیک بود کشته شود نیز خیلی خوشحال نیست، کسی که از نظر او یک متجاوز و نیروی مهاجم اجنبی است.

بونتارو شوهر خوبی برای ماریکو نیست، اما پس از طغیان‌های دوران مستی اش، نه فقط نسبت به او، بلکه نسبت به جان، نیز دیدگاه نرم تر و عذرخواهانه تری می گیرد. همزمان، به نظر می رسد که ماریکو به او اعتماد دارد، همسری ناراضی که به او اجازه می دهد یک تیر را دقیقاً از زیر بینی او شلیک کند، زیرا می داند که بونتارو به او صدمه ای نزده و آنقدر هم کارکشته است که تیرش را طوری شلیک کند که به هدف خورده و به او نخورد. بونتارو خوب‌ترین فرد این داستان نیست، اما یک مبارز خوب و یک دارایی بزرگ برای جبهه توراناگا باقی می‌ماند، حتی اگر او و جان دائماً خاری در چشم یکدیگر باشند.

۸- واسکو رودریگز

نستور کاربونل یک بازیگر دستکم گرفته شده است که همیشه باعث افزایش کیفیت و جذابیت فیل ها و سریال هایش می شود، و شوگان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او نقش رودریگز، ملوان پرتغالی را بازی می کند که در ژاپن با جان بلکثورن آشنا می شود.

رودریگز اگر چه با مهاجران بدجنس پرتغالی متحد است، اما رابطه دوستانه ای با جان ایجاد می کند، شاید به این دلیل که آنها اروپایی هایی در سرزمینی دور از وطن هستند که درکش نمی کنند. با این حال، رودریگز در زمینه فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی آگاه تر است. اگرچه وفاداری او جای تردید دارد، اما رودریگز یک شخصیت بسیار بامزه و دوست داشتنی است، با شوخی های لطیفش که در میان لحن جدی و خشن سریال، تسکینی کمیک و بسیار خوشایند است.

همچنین خوب است بدانید که جان به لطف نگرش منفعل-تهاجمی و در عین حال دوستانه رودریگز، در احساس بیگانگیِ ناخوشایندی که در این سرزمین عجیب و غریب دارد، کاملاً تنها نیست. با این حال، وفاداری رودریگز او را تا حدودی به یک علامت سوال تبدیل می کند، عمدتاً به خاطر اینکه تا حدودی شبیه یک انسان خیانتکار است که از پشت خنجر می زند.

۷-موراجی

موراجی یک ماهیگیر پیر و اولین کسی است که با جان به زبانی که می فهمد صحبت می کند. از آنجایی که موراجی یک سامورایی نیست (ظاهراً)، تمایلی به خشونت ندارد و بدش نمی‌آید که مترجم موقت جان بلکثورن باشد. او به زبان پرتغالی (در عمل زبان انگلیسی) خیلی مسلط نیست، اما تمام تلاشش را می‌کند و می‌تواند پیام را به خوبی منتقل کند.

موراجی با حضور دلگرم کننده اش، با قلبی بسیار مهربان، نکات مفیدی را به جان یادآور می شود، وظیفه خود را به عنوان مترجم به خوبی انجام می دهند، و عمدتاً بدون ایجاد دردسر بیش از حد، فقط مواظب خودش است و زیاد حرف نمی زند که برای خود و دیگران دردسرساز شود. او پدربزرگ نازنینی است که هر کسی دوست دارد داشته باشد، مخصوصاً در سرزمین غریبه و عجیب مانند ژاپن از دیدگاه یک اروپایی.

گشاده رویی موراجی نسبت به جان به این دو اجازه می دهد تا لحظات کوتاهی از شناخت و شادی را پس از اتحاد با یکدیگر داشته باشند. اگرچه موراجی یک شخصیت نسبتاً کوچک در کلیت داستان سریال شوگان است، اما چیزهایی به این سریال اضافه می کند و در هر قسمتی که در آن ظاهر می شود، حضوری خوشایند دارد که مخاطب را آرام و دلگرم می کند، به ویژه برای کسانی که نگران جان و توراناگا هستند.

۶- پدر مارتین آلویتو

مارتین آلویتو یک راهب پرتغالی است که مدت ها قبل از رویدادهای سریال به ژاپن فرستاده شده است. در حالی که او به شکلی بی نقص به زبان ژاپنی صحبت نمی کند، همچنان تمام تلاش خود را انجام می دهد تا با سامورایی های اطراف خود ارتباط برقرار کند.

آلویتو متفکر و دلسوز، تصمیم می گیرد از ایمان خود به عنوان وسیله ای برای اهداف خیر استفاده کند و به دنبال انجام آنچه درست و با فضیلت است، باشد. او اغلب با بازرگانان پرتغالی توطئه می کند، اما در نهایت به دنبال اتحاد با توراناگا است، زیرا معتقد است این بهترین کار است.

جدای از آن، آلویتو به دنبال گسترش دامنه دسترسی کلیسای کاتولیک در ژاپن است و معتقد است که این وظیفه خدادادی او به عنوان یک راهب است. همچنین در یک فلش بک مشخص می شود که ۱۴ سال قبل از وقایع سریال، آلویتو متوجه تنهایی و سرگردانی دیوانه کننده ماریکو شده است و تنها کسی بود که به اندازه کافی مهربان بود که او را پذیرفته و به او دلیلی برای زندگی داد. به طور کلی، آلویتو مرد خوبی است، حتی اگر سرسخت‌ترین یا قدرتمندترین نباشد.

۵- یوسامی فوجی

یوسامی (اوسامی) فوجی همسر جان بلکثورن پس از رسیدن به مقام نجیب زاده است. اساساً، این بدان معناست که او به نحوی صیغه بلکثورن است و برای مدت کوتاهی و بر اساس درخواست توراناگا به جان خدمت خواهد کرد، به هر نیازی که او داشته باشد، از جمله نیازهایی که ماهیت جنسی دارند، رسیدگی کند.

به نظر می رسد که فوجی چندان از شغل خود لذت نمی برد، اما جان با شرایط او همدردی می کند و به دلیل احترام نسبت به این زن رنج کشیده و داغ دیده، از داشتن رابطه جنسی با او امتناع می کند. موئکا هوشی، بازیگر این نقش، مظلومیت و صبوری با خود به این شخصیت می آورد که دقیقاً همان چیزی است که از کسی در شرایطِ فوجی انتظار می رود.

او مایل نیست همسر جان باشد، اما همچنان آماده انجام وظایف خود است، اگرچه وقتی رابطه جنسی کنار گذاشته می شود، به وضوح نفس راحتی می کشد. از این طریق، فوجی رفته رفته نسبت به جان رفتار محترمانه ای در پیش می گیرد و او را به عنوان یک انسان و نه یک مهاجم خارجی می پذیرد. او ممکن است در مقایسه با دیگران شخصیت قدرتمندی نباشد، اما فوجی قدرت و انعطاف پذیری را در جایی که بیشترین اهمیت را دارد به خوبی نشان می دهد.

۴- کاشیگی یابوشیگه

یابوشیگه یکی از شخصیت‌های خاکستری اصلی سریال شوگان است که اغلب از پیچیده‌ترین و خوش ساخت ترین شخصیت‌های سریال مربوطه خود هستند. در حالی که یابوشیگه در ابتدا به شدت وفادار و کمی شوخ طبع به نظر می رسد، تمایل او به خشونت شدید باعث می شود که انسان خوب یا دوست داشتنی جلوه نکند.

بدتر از آن، اتفاقات متوالی در ادامه داستان نشان می دهد که او ممکن است هر دو طرف را بازی داده و مخفیانه به ارباب خود خیانت کند تا دامنه نفوذ سیاسی خود را گسترش دهد. در حالی که حس شوخ طبعی گاه به گاه او خوب است، و او واقعاً گاهی اوقات موفق می شود کار درست را انجام دهد، پیچیدگی و شخصیت منحصر به فرد یابوشیگه او را به شخصیتی بسیار مبهم تبدیل می کند.

او همیشه تماشاگران را در حال حدس زدن و گمانه زنی نگه می دارد در این مورد که او واقعاً چه می‌خواهد، و در طول داستان چهره‌ای جذاب باقی می‌ماند. بسته به نظر مخاطب، یابوشیگه در پایان شوگان می تواند خوب یا بد باشد اما قطعاً خود را در میان بهترین شخصیت های سریال تثبیت کرده است.

۳- جان بلکثورن

جان بلکثورن اولین شخصیت اصلی معرفی شده در سریال شوگان است. او یک کاپیتان کشتی است که با دستوری مبنی بر نابودی مذهب کاتولیک در منطقه و هدایت ساکنان ژاپن به مذهب پروتستان به ژاپن می آید، ماموریتی که به ولیعهد بریتانیا اجازه می دهد تا نفوذ بیشتری بر این مجمع الجزایر داشته باشد.

با این حال، زمانی که سامورایی های ژاپنی خدمه دچار سوءتغذیه شده او را دستگیر می کنند، نقشه بلکثورن به هم می ریزد. صریح و گستاخ، جان هیچ مشکلی در بیان احساس واقعی خود از بودن در این سرزمین عجیب و غریب و متفاوت از سرزمینی که او آن را خانه می نامد، ندارد.

او بارها اشاره می کند که چگونه فرهنگ باستانی ژاپن را عجیب و عقب مانده می بیند و به نجیب زادگان فحش می دهد. جان، قهرمان واقعی سریال شوگان است، و ماجراجویی های او باعث می شود که نظراتش به شدت تغییر کرده، اتحاد قدرتمند با لرد توراناگا ایجاد کرده و در نهایت آغوشش را به روی فرهنگ ژاپنی اطرافش بگشاید.

در حالی که واضح است که او همچنان می‌خواهد به خانه اش در بریتانیا بازگردد، جان دچار تغییر درونی و فکری مهمی می‌شود و پس از اینکه متحدان جدیدش بارها جان او را نجات می‌دهند، ژاپن را بیشتر می‌پذیرد.

۲- تودا ماریکو

ماریکو یکی از بهترین شخصیت های سریال شوگان است، به لطف طبیعت سرد و منزوی اش که او را به عنوان یک حضور مرموز در کل داستان حفظ می کند. او در ابتدا به عنوان مترجم و ملازم جان بلکثورن تعیین شده، درس های مفیدی در مورد قوانین و آداب و رسوم ژاپنی به او آموخته و سخنان او را تفسیر می کند تا متحدانش آنها را درک کنند.

در حالی که به وضوح او دوست ندارد درباره گذشته اش صحبت کند، ماریکو در نهایت با جان دردل کرده و بسیاری از اتفاقات زندگی خود را فاش می کند و نشان می دهد که رفته رفته به جان اعتماد کرده است. بعداً مشخص می شود که او به جان کمک می کند نه به این دلیل که او را دوست دارد، بلکه از سر وظیفه. او کار خود را انجام می دهد، هیچ سوالی نمی پرسد.

در حالی که او رفتار احساسی و نرمی دارد، حس قوی انسجام اخلاقی ماریکو او را به عنوان یک شخصیت برجسته در شوگان برجسته می سازد. او ممکن است زیاد شبیه یک مبارز نباشد، اما از نظر فکری بسیار قوی است، که به همان اندازه سامورایی بودن مهم است، اگر نه بیشتر.

۱- لُرد یوشی توراناگا

توراناگا با بازی هیرویوکی سانادای بزرگ، یکی از شخصیت های اصلی سریال شوگان، یکی از پنج بوشو (نایب السلطنه) است که بر ژاپن حکومت می کنند تا زمانی که وارث جوان امپراتوری به بلوغ برسد. او مطمئناً در نظر دیگر بوشوها محبوب نیست، همه آنها مخالف موضع او هستند و به نظر می رسد به دنبال هر فرصتی هستند تا او را به زمین بزنند.

با وجود این تلاش‌های مکرر برای نفی قدرت سیاسی‌اش، توراناگا همیشه دو قدم جلوتر از دشمنانش است، همان چیزی که اغلب به خاطرش شناخته می شود، حتی در میان دیگر اشراف ژاپنی. علاوه بر این، او یکی از معدود افرادی است که در اوایل سریال به خود زحمت می دهند تا به حرف های جان گوش دهند.

توراناگا همیشه مشتاق یادگیری فرهنگ و تکنیک های اروپایی است و جان را به عنوان یک متحد بالقوه می بیند تا یک مهاجم خارجی. توراناگا به جان فرصتی می‌دهد که شاید حتی لیاقتش را هم نداشته باشد و پیوندی عمیقاً متقابل و محترمانه با او ایجاد می‌کند.

همچنین توراناگا مایل است سنت های ژاپنی را با ارتقای جان به درجه نجیب زادگی زیر پا بگذارد، مقامی که اعطای آن به خارجی ها امری عادی نیست. شخصیت باز و پذیرنده، دانایی، شوخ طبعی و طبیعت دوستانه توراناگا او را به بهترین شخصیت سریال شوگان تبدیل کرده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • چرا تعداد خانه‌های خالی در ژاپن رو به افزایش است
  • منتظر فیلم برنده بهترین جلوه‌های ویژه اسکار باشید
  • آزمون: بازی با ژاپن شیرین‌ترین برد فوتبالی‌ام بود
  • پایان غم‌انگیز امباپه در پاریس با کابوس زرد/ زنبورها با کمک تیرک دروازه فینالیست شدند!
  • پایان غم‌انگیز امباپه در پاریس با کابوس زرد/ زنبورها فینالیست شدند
  • ژاپن اظهارات بایدن درباره مهاجرهراسی را تاسف آور خواند
  • کابوس اخراج برای پرسپولیس ادامه دارد؛ سروش رفیعی دقیقه 50 دو کارته شد!
  • میزبانان لیگ ملت‌های والیبال ۲۰۲۴ مشخص شدند
  • ۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند
  • شهاب زاهدی: گلزنی برای پرسپولیس سخت بود، در ژاپن راحت گل می‌زنم